اقتصاد از پشت عینک بدبینی/ تجربیات تاریخی چگونه جامعه را بازی جمع صفر ترسیم میکند؟
🔹از تجارت بینالمللی گرفته تا مهاجرت و سیاستهای حمایتی، این تصور غالب شده که جهان یک «بازی جمع صفر» است؛ کیکی با اندازهای ثابت که در آن، سود یک گروه، الزاماً به زیان گروهی دیگر تمام میشود. این پدیده صرفاً یک سوگیری شناختی یا یک تاکتیک سیاسی زودگذر نیست، بلکه یک جهانبینی عمیق و ریشهدار است. برای فهم بحرانهای سیاسی امروز، ابتدا باید به این پرسش پاسخ داد: چه چیزی در تجربه زیسته و حافظه تاریخی جوامع مدرن وجود دارد که این «بدبینی اقتصادی» را به یک اپیدمی تبدیل کرده است؟
🔹برای نسلهایی که در دوران پس از جنگ جهانی دوم و در جهانی با رشد اقتصادی سریع بزرگ شدند، این ایده که «بالا آمدن آب، همه قایقها را بالا میکشد» یک واقعیت ملموس بود. اما همانطور که این گزارش نشان میدهد، نسلهای جوانتر در کشورهای ثروتمند، در جهانی با رشد کندتر و نابرابری بیشتر به بلوغ رسیدهاند. برای آنها، رقابت بر سر مسکن، شغل و فرصت، یک تجربه روزمره و حاصلجمع صفر است. بدبینی اقتصادی آنها، نه یک انتخاب، که بازتاب صادقانه واقعیتی است که در آن زندگی میکنند.
🔹این ذهنیت، یک ایدئولوژی چپ یا راست مشخص نیست، بلکه یک «لنز تحلیلی» است که میتواند افراد را به حمایت از سیاستهای متضادی سوق دهد. که میتواند موجب توجیه بازتوزیع و تبعیض مثبت شود یعنی اگر ثروت ثروتمندان به قیمت فقر فقرا به دست آمده، پس مالیاتهای سنگین بر ثروت یک اقدام اصلاحی و عادلانه است. اگر پیشرفت یک گروه به طور سیستماتیک توسط گروه دیگری متوقف شده، پس سیاستهای «تبعیض مثبت» ابزاری برای جبران این بیعدالتی تاریخی است.
🔹از دیگر پیامدهای آن توجیه حمایتگرایی و سیاستهای ضدمهاجرتی است به این معنا که اگر مشاغل محدودند و مهاجران در حال گرفتن آنها از شهروندان داخلی هستند، پس بستن مرزها و اولویت دادن به نیروی کار داخلی یک سیاست منطقی برای حفاظت از منافع ملی است.